مجموعه هلال غم
قسمت هجدهم
شرح روایت
أنساب الأشراف – به نقل از یکی از فرزندان ابو طالب:
ابن زیاد،جایزه‌ای برای یافتن علی بن الحسین (زین العابدین)علیه السلام قرار داد.او را در بند کشیده،آوردند.به او گفت:آیا خدا،علی بن الحسین را نکشت؟
فرمود:«او برادرم بود که به او هم علی بن الحسین،گفته می‌شد و مردم،او را کشتند،نه خداوند».
و بعد…
زینب دختر علی علیه السلام فریادی زد و فرمود:ای ابن زیاد!ریختن خون‌هایی که تاکنون از ما ریخته‌ای،تو را بس است.اگر او را می‌کشی،مرا هم با او بکش.
ابن زیاد،علی بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام را رها کرد
إنَّ ابنَ زِیادٍ جَعَلَ فی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام جُعلاً فَاُتِیَ بِهِ مَربوطاً،فَقالَ لَهُ:ألَم یَقتُلِ اللَّهُ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ؟
فَقالَ:کانَ أخی یُقالُ لَهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ،وإنَّما قَتَلَهُ النّاسُ…
فَصاحَت زَینَبُ بِنتُ عَلِیٍّ علیها السلام:یَابنَ زِیادٍ حَسبُکَ مِن دِمائِنا،فَإِن قَتَلتَهُ فَاقتُلنی مَعَهُ،فَتَرَکَهُ
